اخطار درباره حضور ایرانی ها در قونیه

اخطار درباره حضور ایرانی ها در قونیه

به گزارش سفرگو تنها عضو ایرانی بنیاد بین المللی مولانا با صدمه شناسی حضور برخی گردشگران ایرانی در شهر قونیه، از پیشنهادی كه به قول او سبب رفع صدمه ها و یا كمتر شدن آن و در عوض سبب توسعه فرهنگ و ادبیات ایران در سطح جهان می شود، می گوید.


فروزنده اربابی در گفتگو با ایسنا، با اشاره به پیشینه حضور گردشگران فرهنگی و زیارت كنندگان مقبره مولانا در شهر قونیه اظهار نمود: من ۶۰ سال دارم و از نخستین روز تاسیس بنیاد بین المللی مولانا كه چیزی حدود ۳۷ سال از آن می گذرد تنها عضو ایرانی آن هستم. قونیه شهر كوچكی بود، توریست ایرانی اصلا نبود، منظورم حدود بیست و اندی سال پیش است كه نویسندگان و مستشرقین و اندیشمندان خارجی حضور داشتند. اندك از استادان ایرانی هم می آمدند. هر سال در آذرماه مراسم سماع داشتند كه در یك سالن بسكتبال، فكر كنم خارج از شهر قونیه برگزار می شد.
او اضافه كرد: پس از آقای اردوغان پیشرفت های بسیار چشمگیر و توسعه دور از انتظاری در این شهر رخ داد. پیش از آن، در حدود سی واندی سال پیش، امكانات چندانی در این شهر نبود. اما در این سال ها از حدود ۱۳ سال پیش، خارجی ها و خصوصا ایرانیان را می بینیم كه به قونیه می آیند. امكانات بسیار زیادی هم در این شهر بوجود آمده و شهر توسعه یافته است، در حالیكه قبلا یك شهر كوچك با امكانات گردشگری محدود بود. مراسم هم به جای هفت روز، ۱۷ روز شده و باشكوه تر هم برگزار می گردد. البته مراسم صرفا سماع نیست و پنل های دانشگاهی هم هست. به دنبال این تغییرات، فروشگاه های خیلی زیادی هم باز شده و همین طور برای آمدن راحت گردشگران قطارهای سریع السیر راس هر ساعت از استانبول و آنكارا راه اندازی شده و سایر امكانات جذب توریست و گردشگر توسعه بالایی پیدا كرده است. حالا مراسم های مولانایی در شهر قونیه در سال نزدیك به یك میلیون و خرده ای شركت كننده دارد.
اربابی با اشاره به افزایش تعداد مراسمی كه سالانه برای مولانا در قونیه برگزار می شود، اظهار داشت: قبلا فقط مراسمی به مناسبت وفات حضرت مولانا بود كه در ۱۷ دسامبر كه شب عروس گفته می شود، انجام می شد. اما حالا دوستان ترك و مسئولان فرهنگی كشور تركیه و شهرداری قونیه در كنار این مراسم، دو مراسم دیگر هم گذاشته اند و مناسبتی كه از قبل در آذر وجود داشت، به سه مناسبت تبدیل گشته است. حالا مراسمی برای تولد حضرت مولانا كه در مهرماه است و همینطور فستیوال «صوفی سین» برای نمایش فیلم هایی با تم عرفانی در اردیبهشت ماه كه به مناسبت آمدن خانواده حضرت مولانا به قونیه است هم به این مراسم اضافه شده است تا هم جنبه آشنایی با مولانا بیشتر و هم درآمدی برای این شهر كسب شود.
عضو ایرانی بنیاد بین المللی مولانا از نحوه حضور هرساله گردشگر ها در مراسم شب عروس روایت كرد و اضافه كرد: هرسال آژانس های مسافرتی ایران برای شب عروس تورهایی را مستقیما از تهران به قونیه می فرستند تا در این مراسم شركت نمایند. همه ساله هر شخصیتی كه رئیس جمهوری كشور تركیه باشد به همراه هیئت دولت در مراسم شب عرس شركت می كند. حتی من اطلاع دارم كه چندباری رؤسای جمهوری مختلف كشور ما را هم دعوت كرده اند، اما قبول دعوت نكرده اند. در این ایام به گردشگر ها در حد عالی سرویس داده می شود و شهر هیچ گونه سخت گیری برای آنها ندارد و هر گردشگری با باورها و اندیشه های درونی خود به زیارت حضرت مولانا می آید. سالانه بیشتر از سه هزار توریست ایرانی، شاید هم بیشتر به قونیه می آیند كه بیشترین حضور آنها در آذرماه است. این تعداد شامل ایرانی هایی است كه از ایران می آیند. البته ایرانی هایی هم حضور پیدا می كنند كه در تركیه، اروپا و سایر كشورها مقیم هستند.
او در ادامه اظهار داشت: آیینی كه آنها با نام آیین سماع دارند، یك آیین مذهبی است و رقص نیست. آقای دكتر توفیق سبحانی هم در كتاب شان با نام «مولویه پس از مولانا» گفته اند كلاهی كه در مراسم سماع بر سر می كنند نشان دهنده سنگ قبرشان است و لباس سفیدی كه بر تن دارند نشان دهنده كفن شان است و غالباً با اسماء الله می چرخند و پیش از آن تلاوت قرآن مجید را دارند و این آیین تماما از دید دوستان و مردمان كشور تركیه مفهوم «انا لله و انا الیه راجعون» است و تلاش می كنند به صورت نمادین آنرا در آیین سماع به اجرا بگذارند، كمااین كه شروع سماع حالت جنینی است كه پا به عرصه حیات می گذارد و این مراسم مراسمی نیست كه به قول شاعر بزرگ مان خود جناب مولانا «هیچ آدابی و ترتیبی مجو/ هر چه می خواهد دل تنگت بگو» باشد. این شعر بد مفهوم شده است. لااقل عده ای آنرا بد متوجه شده اند. آیین سماع جز به جزئش آداب و ترتیب دارد و برای مردم تركیه خصوصا مردم قونیه یك مراسم عرفانی و مذهبی است كه در انتها این مراسم تلاوت كلام الله مجید و خواندن زیارت عاشورا و مدح حضرت مولا علی (ع) و امام حسین (ع) را دارند.
اربابی با بیان این كه برخی هر سال برای مراسم شب عرس به قونیه می روند، اظهار نمود: اما مگر چند بار می شود مراسم سماع را دید؟ در این حالت است كه ایرانیان می مانند چه بكنند و همین سبب می شود نوعی بی برنامگی ایجاد شود كه حتی اكثراً در لابی هتل ها یا جاهای مختلف دست به كارهایی بزنند كه هیچ توریست دیگری یا زیارت كننده ای و حتی خود ترك ها این كارها را انجام نمی دهند. گاها تا نیمه های شب برخی از ایرانیان جلو بارگاه مولانا مشغول دف زدن و چرخیدن و این قبیل كارها هستند و باز ایرانی هایی را می بینیم كه در لابی هتل ها سماع می كنند. در حالیكه در آیین مولوی چیزی به اسم مراسم سماع برای زن وجود ندارد و حتی برای آقایان آن هم با شرایط سخت مورد پذیرش است؛ مثلا در سماع زن نباید در تمام عمرش مشروبات الكلی بخورد، با نامحرم دست نمی دهد و نمازخوان است و خلاصه در یك كلام اول شریعت اسلامی را رعایت می كند و بعد تصوف را، آن هم تصوف اسلامی. علاوه بر این كارهایی انجام می شود كه ما بعنوان سفیران فرهنگی از ایران معرف این كارها می شویم، چون ما به آنتالیا یا جزایر تفریحی كه نمی رویم كه البته آن هم دارای اصولی است، به یك شهر مذهبی وارد می شویم كه شاعر متصوف بزرگ جهان اسلام، مولانا جلال الدین آدمی است كه مسلمان است و بارها بر مسلمان بودنش در مثنوی و غزلیات تاكید كرده است. متاسفانه اخیراً عده ای معدود كارهایی را كه كاملاً خارج از عرف هر مملكتی است انجام می دهند و زمینه ای را فراهم می كنند كه بگویند ایرانیان دارای چنین فرهنگی هستند. این در شرایطی است كه خارجی ها وقتی به آن جا می آیند با رعایت شرایط زیارت می كنند. من به این نتیجه رسیده ام كه این ها به زیان كشور ما است.
او با اشاره به بحث هایی كه درباره مصادره مولانا توسط ترك ها وجود دارد، بیان كرد: ما كشوری هستیم كه اولا ادعای این را داریم كه ترك ها مولانا را از ما مصادره كرده اند كه من چنین ادعایی ندارم. برای این كه مولانا و بارگاهش و تمام میراثش در آن جا نگهداری شده است برای كل جهان. صاحب یكی از هتل ها به من می گفت «یكی از برنامه هایی را كه ایرانیان در لابی هتل من برگزار كرده بودند به صورت زنده در سایت هتل قرار دادم، تا ۲۰ دقیقه از ترك و غیرترك توهین دیدم و جواب دادم كه این آیین ایرانیان است». بنده در جواب ایشان گفتم حركت ناشایست تعداد اندكی از هموطنان من نمی تواند فرهنگ و آیین ما را نمایندگی كند.
فرزونده اربابی با بیان این كه كنسرت ها هم بلای جان شده اند، اظهار داشت: اغلب آژانس ها این كنسرت ها را می گذارند و چون قبلا با مقامات ترك هماهنگ نشده یك سالن ۱۵۰ نفره باید جواب گوی چندهزار ایرانی باشد. حال خود قیاس كنید هرج و مرج به وجودآمده در سالن را. سال گذشته به پیشنهاد من، خود مقامات تركیه از استاد شهرام ناظری در مراسم شب عروس دعوت نمودند. به آژانس ها هم اعلام گردید كه این به دعوت وزارت فرهنگ تركیه و كاملا مجانی است و ورودی ندارد. اما مهم این است ما چه بخواهیم چه نخواهیم چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم از اول تا هجدهم دسامبر چندهزار ایرانی در قونیه داریم كه در میان این چندهزار نفر مشتاقان و گردشگران فرهنگی بسیار زیاد هستند. منظور من از گفته های بالا تعدادی اندك از ایرانی ها هستند كه در قونیه حضور فرهنگی ندارند.
او در ادامه بیان كرد: چه خوب است كه برنامه ای را تدوین نماییم تا در این ۱۸ روز، مكانی را اجاره نماییم و البته مقامات فرهنگی كشور دوست و همسایه تركیه همكاریهای لازم را حتما انجام خوهند داد. مثلا می شود حتی یك اتاق كوچك به نام خانه شمس تبریزی در این چند روز داشته باشیم تا گردشگران فرهنگی حاضر در قونیه چه ایرانی و چه خارجی از همه كشورهای دنیا به خانه شمس تبریزی بیایند و با فرهنگ و ادب و نخبگان بزرگ كشور ما آشنا گردند. می توانیم شب های مثنوی خوانی داشته باشیم و مقامات فرهنگی كشورمان لازم است خود به این كار وارد شوند. كنسرت را خودشان هماهنگ كنند تا موسیقی اصیل و باشكوه ما در شهر قونیه بیشتر معرفی شود. ما حق مان است وقتی چندهزار توریست ایرانی به آن شهر می فرستیم از این فرصت استفاده نماییم تا در حضور دیگر گردشگران بتوانیم برای كشور خودمان تبلیغ نماییم. حتی ما باید هرساله در این مراسم در میان ایرانی ها و سایر توریست خبرنگار داشته باشیم. یكی از مشكلاتی كه داریم نبود خبرنگار است. دغدغه اصلی من رفتار ایرانی ها بعنوان یك توریست ایرانی در یك شهر زیارتی و مذهبی است تا حداقل عرف موجود را در شهری كه آمده اند رعایت نمایند و به جایی نرسیم كه مانند برخی كشورها بگویند با شوهرتان یا ولی تان بیایید، كه از دید من اگر این روند ادامه پیدا كند، این اتفاق هم می افتد.
تنها عضو ایرانی بنیاد بین المللی مولانا در ایران اظهار داشت: از بس در این موارد در حد بسیار محترمانه تذكر داده ام دشمنانی چند برایم پیدا شده، كه نمونه اش هتاكی و برخورد بی ادبانه یك پسر جوان ایرانی پارسال نسبت به من بود.
فروزنده اربابی در انتها این گفتگو اظهار نمود: من دغدغه های نه تنها خود بلكه اغلب ایرانیانی را كه به قونیه می آیند بیان كردم و این وظیفه من بوده كه صدمه های حضور ایرانی ها در قونیه را به اطلاع هموطنان و مسئولان فرهنگی كشورمان برسانم. حال این وظیفه را انجام داده و آسوده خاطر شده ام. در انتها خبر خوشی برای ایرانیانی كه در مهرماه امسال به قونیه می آیند دارم و آن حضور هنرمند محبوب و برجسته كشورمان جناب آقای علیرضا قربانی در فستیوال عرفانی قونیه است.



1398/02/10
13:44:10
5.0 / 5
1707
تگهای خبر: توریست , سایت , شركت , فرهنگی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۱
سفرگو SafarGoo

سفر سفرگو

گردشگری و توریسم

safargoo.ir - تمامی حقوق سایت سفرگو متعلق به آن و محفوظ می باشد