سفرنامه نویسان اروپایی دوره صفوی درباره نوروز چه نوشتند؟
سفرگو: خاستگاه نوروز را می توان در ایران باستان جست و جو كرد نوروزی كه با عنایت به نوشته های سفرنامه نویسان اروپایی در دوره صفوی شاهد تداوم این جشن هستیم.
به گزارش سفرگو به نقل از مهر، كبری دادمحمدی دانشجوی كارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی دانشگاه هنر اصفهان در مقاله ای به بازنمایی جشن نوروز در آثار سفرنامه نویسان اروپایی در دوره صفوی پرداخته است. در این مقاله آمده: در زمان صفویه پادشاهان شیعی مذهب صفوی به مراسم و آداب ایرانی ها به خصوص نوروز توجه فراوانی داشتند در این دوران بود كه عید نوروز از دو صورت ملی و دینی برخوردار شد. در این ایام مراسم مختلفی از قبیل آتش بازی، كشتی گیری و رژه سپاهیان در مراسم نوروز افزوده شده و شاه در روز اول نوروز به مردم بارعام داده و حتی به رجال كشور می رفت وقتی كه نوبت سلطنت شاه عباس رسید و پایتخت ایران را قزوین به اصفهان منتقل كرد همان سال پیش از فرا رسیدن نوروز میدان شاه اصفهان را راه اندازی كرد و اولین مراسم جشن نوروز دوران سلطنت خودرا در آن میدان برگزار كرد چند سال بعد باز جشن آب پاشان نوروز را در گیلان و مازندران برپا داشت معمول و روال شاه صفی این بود كه سپس برگزاری مراسم سلام عام و سلام خاص یك راست از اصفهان به جلفای ارامنه می رفت و خود و سپاهیان خاصه و همراهان تا ۱۳ عید در باغ جلفا به عیش و عشرت می پرداختند شاه عباس ثانی باز به نوروز علاقه ای خاص داشت و غالب ایام نوروز را در قصر فرح آباد مازندران می گذراند. در این دوره مراسم خاصی همچون سلام دادن، عیدی دادن به شاه و عیدی گرفتن از او برگزار می شد چنانكه تاورینه می گوید روز اول بهار برای ایرانیان روز اول سال است كه نوروز می گویند و یكی از اعیاد عمده آن هاست. در این روز تمام بزرگان برای سلام شاه در دربار حاضر می شود و به اندازه شانس باید یك ارمغان و پیش كشی به شاه بدهند اگر نتوانند یك تحفه نفیسی پیدا كند باید دوكای طلا را تقدیم كنند برخی از بزرگان تا ۱۰ هزار دوكا هم می دهند. حكام ولایاتی هم كه حاضر نیستند حتماً برای آن روز باید پیشكش شأن را بدهند در این روز شاه یك سرمایه و ثروت گزافی دخل می كند سپس آن به اجماع شكر خدا را به جا می آورند كه آنها را به دیدار سال نو موفق كرده و به زمین نعمت و بركت ارزانی كرده است. چنانچه تخم های كشته را سبز و قدری بلند می بینند برای اینكه كه در اول بهار سرما تمام می شود و برای خربزه و خیار كه قوت غالب چهار ماه از سال فقراست، بیم آفت و خرابی دیگر نمی رود (تاورنیه ۴۷۸، ۱۳۸۲) با شلیك توپ و تفنگ البته در نقاطی كه این تسلیحات موجود باشد، ازقبیل پایتخت و دیگ شهرهای بزرگ و مهم، حلول سال نو برای مردم اعلام می شود. منجمین، لباس فاخر در بر كرده، یك یا دو ساعت قبل از اعتدال ربیعی برای تعیین تحویل آفتاب به برج حمل، به كاخ سلطنتی یا عمارت حكومت محل می روند و در پشت بام یا روی مهتابی با اسطراب خود مشغول كار می شوند و به محض اینكه علامت دادند، برای اعلام حلول یال جدید شلیك می شود و صدای آلات موسیقی، طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنین انداز می شود و بدین سان ترانه و طرب و جشن و سرور تماشاچیان و بزرگان مملكت آغاز می شود. در اصفهان در همه روزهای عید در مقابل كاخ شاهنشان مراسم سرور با رقص و طرب، آتش بازی و نمایش های كمدی به مانند هفته بازار انجام می شود. و هر فردی هشت روز عید را با شادی لایتناهی به سر می برد (شاردن ۵۴۲، ۱۳۷۲) در بخش دیگری از این مقاله آمده است كه ریچاردز در سفرنامه خود از مراسم جشن نوروز چنین یاد می كند: جشن نوروزی دو هفته به طول می انجامد. در ضمن این مدت، دید و بازدیدهای خانوادگی انجام می گیرد و شیرینی و نقل در خانه های ایرانی ها فراوان است. چه مگر جمشید بزرگ نبود كه به خواص نیشكر پی برد و دستور داد كه از شیره آن قند تهیه كنند؟ كودكان ایرانی به نوروز و متعلقات آن علاقه مندند. ایرانی ها به سنت قدیمی اعتقاد دارند كه هر كسی در بامدادان پیش از سخن گفتن، دهان خودرا شیرین كند و بدن خودرا به روغن بیالاید، در آن سال اتفاقات ناگوار برایش پیش نخواهد آمد. تقریباً همه مردم به حمام می روند. جامه نو می پوشند پسر بچه ها در دهات معمولاً پیراهن نو می پوشند. (ریچاردز ۱۰۹، ۱۳۸۹) تاورنیه اما به فقر مردم در این دوره اشاره می كند كه در نوروز بارزتر می شود: نوروز با همه زیبایی هایش در بعضی جنبه های اقتصادی خانواده های ایرانی در دوره صفوی نقش منفی بازی می كرد. برای روز اول سال اگر یك ایرانی اتفاقاً پول نداشته باشد كه یك قبای نو تدارك كند، اگر باید تن خودرا گرو بگذارد، می گذارد و قبای نو را حتماً تهیه می كند. تجمل در بین ایرانیان از بزرگ وكوچك عمومیت دارد و هر كسی به اندازه خود باید خودنمایی كند. (تاورنیه ۴۷۸، ۱۳۸۲) رابرت استودارت كه در زمان شاه عباس اول صفوی به ایران آمده بود، اشاره كوتاهی باز به نوروز دارد و در این باره می نویسد: امروز یكی از جشن های بزرگ ایرانی ها است و برای آن اهمیت قایلند. از این لحاظ بهترین لباس های خودرا می پوشند و به دیدن یكدیگر می روند و تحف و هدایا می برند كه پیشكش می نامند و هر قدر هم كم بها باشد با امتنان می پذیرند. (استودارت ۱۲۵، ۱۳۳۹) شاردن باز به این خاصیت عید در این دوره توجه نشان داده و می گوید: مردم با ذوق به مناسب های متفاوت اسامی دیگری برای روز اول سال نهاده اند، همچون آنها عید جامه نو است، برای اینكه طبق سنتی كه از قدیم به جا مانده همه مردمان از دارا و بی چیز روزهای عید باید لباس نو و تمیز بر تن داشته باشند، حتی افراد دولتمند هر روز جامه نو می پوشند. در ایام عید نوروز شكوه و عظمت و جلال دربار بیشتر از روزهای دیگر نمایان می شود، برای اینكه در آن روزها گرانبهاترین نشان های خود را زیب پیكر می كنند، همین طور عامه مردم در تمام مدتی كه جشن جریان دارد برای تفریح خاطر به گردش باغ و بستان های بیرون شهر یا تفرج در صحرا می روند (شاردن ۱۳۷۲) دلاوالیه باز نوروز و آداب هدیه دادن را در این دوره مشاهده كرده است او شرح می دهد كه این جشن عبارت است از عیدی دادن زیر دستان به بزرگترها به این مناسبت شاه نه تنها از تمام وزرا بلكه از سراسر مملكت هدایایی دریافت می كرد. معمولاً هر كسی از نوروز به بعد برای خود روزی را انتخاب می كند و طی آن به گردش و تفریح می پردازد. (دلاواله ۸۹، ۱۳۹۱)
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب