تمرکز صرف بر ناکارآمدی دولت به چاره منجر نمی شود
سفرگو: به گزارش سفرگو، معاون دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس اظهار داشت: تمرکز بر ناکارآمدی دولت نمی تواند ما را به چاره برساند باید به سراغ تقویت نقش مردم رفت و مسئولیت اجتماعی را در جامعه نهادینه کرد.
به گزارش سفرگو به نقل از مهر، اولین نشست از سلسله نشست های تخصصی گروه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مرکز پژوهش های مجلس با محوریت «الزامات و ابعاد مسئولیت عمومی در برابر میراث فرهنگی» با حضور سعید شفیعا، معاون دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، سید مهدی ناظمی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فلسفه هنر، سید احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزه های ایران (ایکوم) و پژوهشگر میراث فرهنگی و سید مهدی موسوی، استاد دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد. در این جلسه که با هدف بررسی راهکارهای مردمی سازی محافظت از میراث برگزار گردید، مجموعه ای از گزارش ها و دیدگاه های تخصصی عرضه شد. سعید شفیعا، با اشاره به تجربه پژوهشی مرکز از سال ۱۴۰۰، گفت: در آن سال، مساله ناکارآمدی مدیریت دولتی در حوزه محافظت از میراث بعنوان یک مساله محوری شناسایی شد. وی ادامه داد: باآنکه تنها ۳۴ هزار اثر ثبت شده داریم، اما تخمین ما وجود حداقل یک میلیون اثر واجد ارزش است. تنها ۸ درصد این آثار دارای حریم مشخص اند و این، نشانگر یک بحران جدی در سیاستگذاری های فعلی است. وی اشاره کرد که تمرکز صرف بر ناکارآمدی دولت نمی تواند ما را به چاره برساند، بلکه باید به سراغ تقویت نقش مردم رفت و مسئولیت اجتماعی را در جامعه نهادینه کرد. وی با اشاره به نمونه هایی از کنشگری موفق مردم در حوزه محیط زیست، اضافه کرد: در ماجرای انتقال خاک جزایر در نوروز یا یادگاری نویسی بر سی وسه پل، آن چه باید مورد توجه قرار گیرد، بُعد فرهنگی و اجتماعی رفتارهاست. اگر مردم احساس نکنند که این فضا به آنها متعلق می باشد، نظارت و حفاظت هم شکل نمی گیرد. وی تاکید کرد: مرکز پژوهشها دو گزارش تهیه کرده است که یکی به بررسی مسئولیت عمومی و دیگری به تدوین بسته تقنینی مشارکت اجتماعی می پردازد.
در ادامه جلسه، محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزه های ایران، سخنان خویش را با تکیه بر مفهوم «گفت وگو» شروع کرد و بیان داشت که مجلس باید بستر گفتگو و تفاهم باشد، نه صرفا مکانی برای تصمیم گیری. وی اشاره کرد که مفهوم میراث فرهنگی تنها به بناها و آثار تاریخی محدود نمی گردد، بلکه شامل آیین ها، فرهنگ، حافظه تاریخی و سبک زندگی مردم هم هست. وی اظهار داشت: ما در ایران با یک حافظه تاریخی زنده روبه رو هستیم؛ حافظه ای که حاصل تعامل انسان و طبیعت در طول دست کم ده هزار سال است. مرزهای ایران، برخلاف خیلی از کشورها، مرزهای قراردادی نیستند، بلکه ریشه در جغرافیای طبیعی و فرهنگی دارند؛ و این میراث فرهنگی، بستر تشکیل چنین هویتی است. طباطبایی با اشاره به تجربه های تاریخی در حوزه راه سازی، تاکید کرد که تصمیم گیری بدون درنظر گرفتن حافظه تاریخی، به فجایعی مانند مسدود شدن اتوبان قزوین-زنجان در زمستان منتهی می شود. وی اظهار داشت: ما باید از این تجربه ها درس بگیریم. در گذشته، ساخت مسیرها و قنات ها باتوجه به اقلیم و عقلانیت تاریخی انجام می شد؛ اما حالا با نگاه صرفا فنی و لحظه ای، سرمایه ها را نابود می نماییم. وی ادامه داد: تخریب سازه های سنتی مانند قنات های یزد، سبب شده است که بارندگی های ناگهانی خساراتی جدی به شهر وارد کنند در گذشته، حتی در مصرف آب هم از حافظه تاریخی تبعیت می کردیم؛ حالا اما چاه می زنیم، منابع را تمام می نماییم، و با فرو نشست زمین و بحران های اجتماعی روبه رو می شویم. وی تاکید کرد: یکی از مهم ترین بحران ها، جدایی دین از میراث فرهنگی در نگاه عمومی است. او اضافه کرد: زیارتگاه ها بخش مهمی از میراث ما هستند. تله سیژهایی که در این اماکن نصب شده، باورهای سنتی ما را زیر پا گذاشته و جایگاه قدسی این مکانها را مخدوش کرده است. او به مبحث آموزش هم پرداخت و گفت: ما به کتاب مستقل میراث فرهنگی نیازی نداریم؛ کافی است کتاب های فعلی را با نگاه ایرانی و میراث محور بازنویسی نماییم. اگر به جای موز، از انار و سیب در درس ها استفاده نمائیم یا به جای خیابان های بی هویت، از چهارراه ولی عصر یا چهارباغ نام ببریم، میراث در ذهن کودک شکل می گیرد. در قسمت دیگری از نشست، ناظمی، استاد فلسفه هنر، با بیانی فلسفی به مفهوم فرهنگ پرداخت و اظهار داشت: فرهنگ و انسان، رابطه ای ذاتی با هم دارند. انسان بدون فرهنگ وجود ندارد، و هر جا فرهنگ تضعیف شود، باید در انسان بودن آن جامعه تردید کرد. وی ادامه داد: برخلاف تصور رایج، غرب، گذشته اش را تخریب نکرد، بلکه از راه گفتگوی دیالکتیکی با آن، به هویت مدرن رسید. ما اما در بسیاری موارد، برای نو شدن، گذشته را کنار گذاشته ایم. وی اشاره کرد: دین، حافظه تاریخی جامعه است و یکی از طریق های نجات میراث فرهنگی، بازخوانی و تقویت گفتار دینی پیرامون آن است. ناظمی با اشاره به مثال های مذهبی اظهار داشت: خاطره های ازلی، مانند تابوت یا انگشتر سلیمان در دین ما معنایی مقدس دارند. اگر مردم بدانند که آثار تاریخی هم حامل چنین مفاهیمی هستند، رفتارشان با آنها متفاوت خواهد شد. او در آخر گفت: برای مردمی سازی حفاظت، باید با اقشار مذهبی، که بخش پیشران جامعه هستند، وارد گفتگو شد و آنها را نسبت به میراث فرهنگی حساس کرد. در ادامه، موسوی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، سخنان خویش را با استناد به حدیثی شروع کرد و اظهار داشت: الناس اعداء ما جهلوا. مردم با آن چه نمی شناسند، دشمنی می کنند. نسل جدید، حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی هم نسبت به میراث فرهنگی آگاهی ندارند و این، نتیجه ی ضعف آموزش رسمی در مدارس است. عدم شناخت، باعث می شود افراد هیچ حس تعلقی نسبت به آثار تاریخی نداشته باشند. موسوی از خاطرات خود در پژوهشگاه میراث فرهنگی و انجمن دیرینه شناسی سخن گفت و با اشاره به اقدامات فعالانه خود در مدارس و فضای مجازی، خواهان برخورد قانونی قاطع با تخریب کنندگان میراث شد. وی اظهار داشت: متاسفانه شاهد کارهای گسترده برخی افراد در فضای مجازی هستیم که آثار را تخریب می کنند و هیچ برخورد جدی با آنها صورت نمی گیرد. این مسئولیت مجلس است که قوانین لازم را دراین خصوص تصویب و اجرایی کند. در انتها نشست، شرکت کنندگان پیشنهادهایی برای تقویت مشارکت مردمی در محافظت از میراث عرضه دادند که همچون آنها میتوان به احیای انجمن های محلی میراث، تدوین محتواهای آموزشی جدید، پیوند میان میراث و آموزش رسمی، و تقویت قوانین بازدارنده اشاره نمود. این جلسه، آغاز مسیری برای بازاندیشی در سیاستگذاری های فرهنگی و تلاشی برای بازگرداندن مردم به جایگاه اصلی شان در محافظت از هویت تاریخی کشور بود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب